خودسازی وهوش هیجانی

انسان‌هایی که قابلیت هوش هیجانی دارند به دنبال یادگیری مستمر و خودسازی هستند. آن‌ها وقتی از نقاط مثبت و منفی خود ،آگاه شدند. سعی می‌کنند در فعالیت‌های روزانه نقاط قوت را تقویت کرده و صفات منفی را از خود دور کنند. مصباح یزدی خودسازی توأم با فعالیت و تصحیح انگیزه‌ها در جهت الهی را می‌پذیرد نه اینکه گوشه‌ای اختیار کند تا بالفرض به خویشتن و خودسازی بپردازد.[1]

خودسازی مورد تأکید فراوان آیات الهی و روایات معصومین علیهم‌السلام است و نقش اساسی دررسیدن به‌مراتب عالی انسانی و کمالات دارد و مهم‌ترین هدف بعثت پیامبران الهی و والاترین هدف اولیاء رحمانی، دعوت آحاد اجتماع بشری به تزکیه و تطهیر نفس و رسیدن به خداشناسی

صفحات: 1· 2

رابطه شناخت منزلت خود و رفتار انسان

انسان خودآگاه سعی می‌کند جایگاه خودش را در جهان هستی به دست آورد. به‌یقین نگرش مادیون با نگرش الهیون در تشخیص منزلت و جایگاه انسان تفاوت دارد. از منظر مکتب مادیون همین‌که انسان به نیازهای اولیه مادی خودش دست یابد خود را سعادتمند خواهد دانست؛ اما از منظر الهیون سعادتمند واقعی کسی است که جایگاه نهایی خود که خلیفه‌اللهی است را به آن دست یابد. با بیان این دو دیدگاه در مکتب اسلام انسان‌هایی دارای هوش هیجانی بالا، هدفشان رسیدن به همین کمال نهایی و کسب مقام خلیفه‌اللهی است. بر اساس قرآن انسان دارای نوعی آفرینش و فطرت روانی خاص به خود است که او را از دیگر مخلوقات متمایز می‌کند. این تفاوت در توانایی‌ها، نیازها، اهداف و ویژگی‌های روانی است و در تمام افراد انسانی به‌صورت مشترک وجود دارد. هر انسانی زمینه رشد و تکامل برایش فراهم است. انسان از نگاه قرآن، خلیفه خدا بر روی زمین،[1] دارای بعد معنوی و الهی و روح الهی در انسان دمیده شده،[2] برگزیده از میان مخلوقات دیگر،[3] امانت‌دار الهی،[4] مختار در انتخاب مسیر سعادت یا شقاوت،[5] دارای بالاترین ظرفیت پذیرش معلومات در میان مخلوقات دیگر،[6] برخوردار از کرامت ذاتی،[7] مسلط بر مخلوقات دیگر،[8] مُدرِکِ ناپاکی‌ها و

صفحات: 1· 2

هوش هیجانی وخدا شناسی


در متون دینی هدف از آفرینش را شناخت خداوند دانسته‌اند. در مکتب الهی رسیدن به این مرحله از شناخت، هدف نهایی انسان‌های خودآگاه است. اهداف انسان‌ها با توجه به نگرش‌های مختلفی که دارند متفاوت است. در بینش الهی هدف خداشناسی است اما در بینش غیر الهی «خود» محوریت دارد. حال با توجه با این نکته، راه‌های دست‌یابی به اهداف هرکدام فرق خواهد کرد. از منظر دینی انسان‌های دارای هوش هیجانی بالا، شناخت خود را وسیله‌ای برای شناخت معبود خود قرارمی دهند. برای شناخت چه راه‌های باید پیموده شود؟ آیا از هر راهی شناخت خداوند میسر است؟ آیا این شناخت برای همه امکان‌پذیر است؟ آیا برای شناخت خدا مقدمه‌ای لازم است؟ آیا خداوند راهی را برای شناخت خودش نشان داده است؟

برای پاسخ به سؤالات فوق به قرآن مراجعه می‌کنیم. قران کریم دو راه را برای شناخت خداوند معرفی می‌کند:

الف- شناخت از طریق

صفحات: 1· 2

تاثیر خودآگاهی بر رفتار انسان

انسان با شناخت و آگاهی از هویت خود، شناخت عمیق از تصورات، افکار، احساسات، تشخیص اهداف خویش و تلاش درراه آن اهداف می‌تواند ارزش‌های انسانی خود را جهت دهد. با استفاده از تجربیات خود، آینده‌ی بهتری برای خود ترسیم نماید. با فراگیری علم، شاخص‌هایی برای انجام امور خود تشریع کندو در انجام امور ثابت‌قدم بوده و از بروز مشکلات هراسی به خود راه ندهد. زمانی که فرد نسبت به خصوصیات رفتاری خود شناخت پیدا کند، نقاط مثبت و منفی خود را به‌وضوح درک خواهد نمود. آن‌وقت درصدد تقویت نقاط مثبت

صفحات: 1· 2

شناخت استعدادهاوهوش هیجانی


 یکی از مؤلفه‌های هوش هیجانی بررسی توانایی تشخیص استعدادهای ذاتی و استعداد انجام کارهایی را که شخص می‌تواند و می‌خواهد و از انجام آن‌ها لذت می‌برد، است. تشخیص استعداد، توان انجام کار، تمایل به انجام و لذت بردن از کار کردن موجب پیشرفت هر انسانی خواهد بود.

هر فردی با توجه به جنبه‌های ثابت طبیعت و شخصیتش (که به اراده خداوند، در وجود او نهاده شده است) از قابلیت‌های ویژه‌ای برخوردار است که او را از دیگران متمایز می‌سازد. ابتکار، خلاقیت، کشف مجهولات و یافتن راه‌های نو، تسلط بر طبیعت، قدرت تعقل و تفکر از امتیازات انسان است. انسان، ابتدا باید این قابلیت‌ها را کشف کند تا بتواند راه موفقیّت را به آسانی بپیماید. امام علی علیه‌السلام در این خصوص فرموده است: «هلاک شد کسی که خود را نشناخت و ندانست که برای چه هدفی ساخته شده است.[1]»

جعفر سبحانی شناخت طبیعت را یکی از دستورات اسلام می‌داند:

«شناخت طبیعت و آشنایی انسان با رازهای آن یکی از دستورهای مؤکد اسلام است مشروط بر اینکه مایه نفوذ در ملکوت جهان گردد و انسان را بسوی خدا رهبری کند و او را از خدا غافل نگرداند.[2] »

در بینش قرآني انسان موجودي فراتر از ساير موجودات جهان است، که اسماء الهي به صورت ظرفيت‌هايي بالقوه در ذات انسان نهادینه شده و انسان قابليت آن را دارد تا  بعد از تلاش وکوشش آن استعداد درونی را به مرحله عمل برساند.دین اسلام با آن مفاهيم و اصول قرآنی –کاربردی، تحولي عظيم در جميع شئون مرتبط با حيات انسان ايجاد کرده است. اصول و مباني اسلامي هرگز انسان را به سمت رکود و جمود سوق نمي‌دهد؛

صفحات: 1· 2

 
مداحی های محرم