هوش هیجانی ومجاهده نفس

افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند. برای مبنای اخلاق کار می‌کنند، متذکر درونی دارند، خطاهای خودشان را می‌پذیرند و با دیگران برخورد غیراخلاقی ندارند و به اصولی معتقدند که شاید برای دیگران چندان معقول نباشد. «این حس (تسلط بر نفس) به شخص توانایی مقاومت در برابر طوفان‌هایی هیجانی را می‌دهد و از زمان سقراط به‌عنوان صفت پسندیده مطرح بوده است.[1]»

خویشتن‌داری به معنای توانایی کنترل خود بدون نیاز به ناظر خارجی است. همیشه مسائل اخلاقی از درون به آن‌ها گوشزد می‌شود. به‌طور مثال دختری همراه با دوستانش به تفریح می‌رود. در آنجا از او خواسته می‌شود که کار غیراخلاقی انجام دهد. نپذیرفتن درخواست دوستانش حاکی از خویشتن‌داری و هوش هیجانی بالایی اوست. متأسفانه بسیاری از مشکلات اخلاقی در جامعه به خاطر نداشتن روحیه خویشتن‌داری است. والدین وظیفه‌دارند که از زمان کودکی این روحیه را در بچه‌ها تقویت کنند. مادر نباید همه خواسته‌های فرزندش را اجابت کند. به‌طور مثال اگر فرزند بستنی از مادرش طلب کرد مادر باکمی دیر جواب دادن فرزند، می‌تواند این مهارت مقابله با نفس را به او آموزش بدهد. حضرت علی علیه‌السلام تعبیر زیبایی در این زمینه ‌دارند:

«كسى كه قبل از بلوغ با خواهش‌های نفسانى خويش مجاهده نكرده باشد در بزرگى به مقام فضل و شايستگى نائل نمی‌شود.[2]»
تقویت خویشتن‌داری در افراد بزرگ نیز راهکار دارد. استفاده از راهکارهای تقویت خودکنترلی می‌تواند کمک‌کننده باشد. یکی از این راهکارها، انتخاب

صفحات: 1· 2

هوش هیجانی ومدیریت هیجانات خود

 افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند به‌راحتی می‌توانند بر هیجانات خود غلبه کنند، در کار جدی هستند. با آسودگی خاطر کار می‌کنند. در شرایط فشار بافکر روشن، به‌خوبی روی مسائل اطراف خود تمرکز دارند.

مدیریت هیجان‌ها، یعنی افراد قادر بر کنترل و اداره هیجان‌های مثبت و منفی خود هستند. تنظیم هیجانات نشانه بلوغ افراد است. افرادی که این توانایی را دارند تسلیم خواسته‌ها و احساسات زودگذر خود نمی‌شوند. انسان‌های با هوش هیجانی بالا به‌خوبی می‌توانند خویشتن‌داری نموده و احساس خود را به نحو صحیح تنظیم نمایند. مدیریت و کنترل هیجانات فوایدی دارد که به‌طور فهرست‌وار اشاره می‌گردد: 1- رسیدن عملکرد به حداکثر توان 2- داشتن پشتکار 3- جلوگیری از واکنش‌های مخرب 4- عملکرد صحیح باوجود مخالفت از سوی دیگران.[1] یکی از مشخصات بارز افراد خویشتن‌دار داشتن پشتکار است. خویشتن‌داری شیوه پیامبران الهی در دعوت مردم به‌سوی خدا بوده است. همچنین توصیه خداوند به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است.

«بنابراین دعوت کن وهمان گونه که امر شدی استقامت کن. رمز موفقيت پیامبران، ِ ايمان به هدف و استقامت و جدیت و داشتن پشتکار درراه رسیدن به آن بوده است. [2]»
در حالت ناراحتی تمرکز داشتن بر مسائل اطراف خود و آسودگی خاطر از خصوصیات افراد خویشتن‌دار

صفحات: 1· 2

خویشتن داری وهوش هیجانی

خویشتن‌داری عامل اصلی در قابلیت فردی است. البته واژه‌های خودتنظیمی[1] یا خود نظم‌بخشی،[2] خود مدیریتی،[3] خودگردانی و انگیزش[4] به تعبیری همان خویشتن‌داری است.

انسان وقتی خودش را شناخت، به نقاط قوت و ضعف خود پی برد، بهتر می‌تواند احساسات و هیجانات خود را کنترل نماید. «افزایش سطح هوشیاری و خودآگاهی به ما کمک می‌کند تا بتوانیم هیجان‌های خود را مدیریت و کنترل کنیم. بدیهی است کنترل به معنای سرکوب کردن احساسات و هیجانات نیست.[5]»

دانیل گلمن در سال 2004 حوزه‌های هوش هیجانی را مجدداً بررسی کرد و آن‌ها را به چهار مقوله تقلیل داد. او دو مؤلفه هوش هیجانی را «به کار بردن درست هیجان‌ها» و «برانگیختن خود» تحت عنوان خود خویشتن‌داری یا خودتنظیمی نام می‌برد.

برای اینکه بهتر بتوانیم خویشتن‌داری را توضیح داده و محورهای آن را بیان کنیم به تعریف هر دو مؤلفه می‌پردازیم.

الف- به کار بردن درست هیجان‌ها
«قدرت تنظيم احساسات خود، توانايي‌اي است که بر حس خودآگاهي متکي است و به ظرفيت شخص براي تسکين دادن خود، دور کردن اضطراب‌ها، افسردگي‌ها يا بي‌حوصلگي‌هاي متداول اشاره دارد. افرادي که به لحاظ اين توانايي ضعیف‌اند، دائماً بااحساس

صفحات: 1· 2

رابطه حقیقت جویی وهوش هیجانی

انسانی که به مرحله‌ی خودآگاهی رسیده و دارای هوش هیجانی بالایی است. می‌خواهد حقیقت وجودی خود محیط پیرامون خودش را کشف کند. واژه‌های حق، حقیقت، دانستن حقایق زیباترین واژه برای انسانِ معرفت‌جو است. این غریزه حقیقت‌جویی، آدمی را از حیوانات متمایز می‌سازد. هر طالب علم، پیوسته دنبال حقیقت می‌رود و کشف حقیقت بالاترین لذت معرفت را برای او به ارمغان می‌آورد. تمامی آموزه‌های اعتقادی و اخلاقی و عملی اسلام در این مسیر قرار دارد.

خداوند متعال هدایت کسانی را که درراه شناخت حق تلاش می‌کنند تضمین کرده است:

«و کسانی که درراه ما جهاد و تلاش می‌کنند ما حتماً راه‌های حق را به آنان نشان می‌دهیم و هدایتشان می‌کنیم و بی‌تردید خداوند با نیکوکاران است.[1]»
اگر کسی طالب حق باشد حقیقت برایش روشن می‌شود به‌طوری‌که هیچ تردید و شبهه‌ای برایش باقی نمی‌ماند.[2]

حضرت ابراهیم علیه السلام پیوسته دنبال حقیقت بود. خداوند متعال درباره یقین حضرت ابراهیم علیه السلام این‌گونه بیان می‌کند: «او یقین استدلالی و فطری به یگانگی خدا داشت، اما با مطالعه در اسرار آفرینش این یقین به سر حدّ کمال رسید.[3]»

شناخت حق و حقیقت بودن چیزی است که جزء سرشت و فطرت انسان است. خداوند متعال این موضوع را در قرآن این‌گونه بیان می‌دارد:

«پس‌روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند، انسان‌ها را بر آن آفریده، دگرگونى در آفرینش الهى نیست، این است آیین استوار ولى اکثر مردم نمى‌‏دانند.[4]»
شهید مطهری حس حقیقت‌جویی را برای رسیدن به کمال نظری لازم و ضروری می‌داند

صفحات: 1· 2

حرمت نفس وخودسازی

انسان خودآگاه و دارای هوش هیجانی بالا به خود احترام می‌گذارد زیرا این نیاز اولیه اوست. روان شناسان هم بر این نکته تأکیددارند. «مازلو» در طبقه‌بندی نیازهای انسان، نیاز به احترام و عزت‌نفس را از نیازهای اساسی و عالی می‌داند و درباره کارکرد آن می‌گوید:

هر انسانی با ارضای نیاز به عزت‌نفس به احساساتی از قبیل اعتمادبه‌نفس، ارزش، قدرت، لیاقت، کفایت، مفید و مثمر ثمر بودن دست خواهد یافت؛ اما در صورت بی‌اعتنایی به این نیاز، احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی در او به وجود خواهد آمد.[1] امیر مؤمنان علیه‌السلام پیامدهای منفی حقارت نفس‌بر بهداشت روانی را این‌گونه بیان می‌کند:

«هر که نفسش خوار باشد، به خیر و صلاحش امیدی نداشته باش.[2]»
 بنابراین از منظر روان‌شناختی، نیاز انسان به عزت‌نفس و احساس ارزشمند بودن، انکارناپذیر است.

حرمت نفس ازجمله مفاهیمی است که روانشناسان جدید هم به آن توجه کرده‌اند. البته منشأ آن در دیدگاه‌های فیلسوفان و اندیشمندان گذشته وجود داشته است كه براي انسان هيچ حكم ارزشی مهم‌تر از داوري و قضاوت وي در مورد خودش نيست. امروزه حرمت ‌خود يكي از موضوع‌هاي مهم جنبه‌‌‌هاي فردي، اجتماعي و روان‌شناختي به شمار می‌رود.[3] احترام به خود، آثار عمیقی بر بهداشت روانی، سلامت جسمی و رفتار اجتماعی انسان‌ها دارد، جای تعجب نخواهد بود که این بحث، توجه روان‌شناسان شخصیت، رشد بالینی و نیز روان‌شناسان اجتماعی را به خود جلب کرده است.[4]

«تحقیقات نشان می‌دهد که «حرمت خود» برای سلامت روانی و حتی جسمانی انسان سودمند است و نازل بودن سطح آن پیامد‌های منفی بسیاری دارد.[5]»
 «کارل راجرز» که روانشناسی انسان‌گراست و انسان را ذاتاً دارای ماهیتی مثبت می‌داند، نیز نیاز به توجه مثبت را یکی از نیازهای انسان می‌داند که شامل رفتارهایی مانند صمیمیت، دوست داشتن، احترام، همدلی، پذیرش و… می‌شود. اگر توجه دیگران به فرد غیر مشروط باشد، فرد تجربیات خود را انکار نمی‌کند گرچه تجربه منفی باشد.

حرمت نفس در اصطلاح اخلاقی به معنای گرامی داشتن خود و تعظیم شخص است؛ زیرا هر شخصی دارای حرمت و ارزشی است

ادامه »
 
مداحی های محرم