هوش هیجانی ومجاهده نفس
انسانهای که اشتباهات خود را میپذیرند از هوش هیجانی بالایی برخوردارند. در قرآن کریم این افراد را پرهیزکار نامیدهاند:
«و آنها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مىافتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مىكنند- و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد؟ و بر گناه، اصرار نمىورزند، بااینکه مىدانند.[3]»
یکی دیگر از نشانههای افراد خویشتندار، اعتقاد به اصولی که ممکن است برای دیگران خیلی مهم نباشد. بهطور مثال فردی که از هوش هیجانی بالایی برخورداراست در زندگی هیچوقت دروغ نمیگوید، گرچه به ضررش باشد. برای او فرق نمیکند که دیگران دربارهاش چه قضاوتی میکنند. امام صادق علیهالسلام دراینباره میفرمایند: «انسان عاقل دروغ نمیگوید، گر چه از اين راه خواستههای نفساني او تأمين شود.[4]»
اولین قدم برای رسیدن به مقام بندگی این است که انسان بتواند اخلاق ذمیمه را از خویش تخلیه کرده و اخلاق حسنه را در جان خویش وارد کند. بزرگان اخلاق برای مقابله با نفس و کنترل آن از همین راهکار استفاده نمودند. برای وصول به این هدف، مداومت بر سه اصل عرفانی مشارطه، مراقبه، محاسبه بسیار مهم و ضروری است.
دانیل گلمن در کتاب خود عامل پیشرفت و رسیدن به هدف را تسلط بر نفس میداند. او مینویسد:
«برای جلبتوجه، برانگیختن شخصی، تسلط بر نفس خود و برای خلاق بودن لازم است سکان رهبری هیجانها را در دست بگیرید تا بتوانید به هدف خود دستیابید…[5]»
حضرت علی علیهالسلام در این باره میفرمایند: «مجاهد حقيقى كسى است كه با هوسهاى سركش نفس بجنگد.[6]»
در قرآن کریم هم صحنههای از جهاد اکبر پیامبران و اولیاء الهی ترسیمشده است. یکی از مهمترین آنها سرگذشت حضرت یوسف علیه السلام و داستان عشق زلیخا همسر عزیز مصر است.
خداوند متعال در سوره نساء به همین مطلب اشاره میفرماید: «وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُم» علامه طباطبایی رحمةاللهعلیه در ترجمه آیه فرمودند: منظور جهاد با نفس است.
«اما اگر میتوانید صبر کنید و دامن خود به زنا آلوده نسازید، برای شما بهتر است، چون مستلزم نوعی جهاد با نفس است- و خدا آمرزگاری رحیم است.[7]»
البته منظور از جهاد با نفس، سرکوب کردن غرایز و امیال انسان نیست، بلکه مراد از هوی پرستی، ناديده گرفتن وظيفه و پيروى از غريزه است.[8]
آیتالله مصباح یزدی در شرح مناجات خمسة العشر (شاکین) به این مطلب اشاره مینمایند:
نیازهای طبیعی انسان چون گرسنگی، خستگی، شادی، بهخودیخود ضد ارزش نیستند و باارزشهای اخلاقی منافات ندارند، حتی گاهی مستحب یا واجب میگردند. هیچوقت میل به خوردن، ما را به غذای حرام دعوت نمیکند. در صورت زیادهروی یا تزاحم و تعارض با یکدیگر ضد ارزش میشوند.[9]
انسان گاهی در زندگی روزمره با مسائلی روبرو میشود که تضاد بین وجدان و امیال نفسانی پیش میآید. شاید بارها شده که صدای مشاجره عقل و نفس را از اعماق جانمان شنیدهایم. بهطور مثال:
وجدان
نفس
تو باید درس بخوانی
درس خواندن سخت است؛ حوصله ندارم
تو باید برای مخارج زندگی کارکنی
از کار کردن بیزارم
تو باید به پدر و مادرت کمک کنی
من خوابیدن و تفریح را بیشتر دوست دارم
تو باید برای فرزندت وقت بگذاری
من بیرون بودن از خانه را ترجیح میدهم
در مثالهای فوق تضاد بین دو امر ایجادشده، حال سؤال این است آیا باید یکی از دو طرف سرکوب شود یا اینکه به هردوی اینها بهطور یکسان توجه کنیم؛ زیرا هردوی اینها برای انسان لازم بوده و انتخاب بهموقع آن در جای خودش ارزشمند است. نمیتوان مدعی سرکوب نمودن همه امیال شد. وجدان هم که دستور به بدی نمیدهد. حال شخص باید چه کند؟ اگر به حرف وجدان گوش ندهد اعتقاداتش را زیر پا گذاشته است. راهکار آن موردتوجه قرار دادن هر دو است بهطوریکه میتوان با در نظر گرفتن هر دو تصمیم منطقی و عاقلانه گرفت. بهطور مثال هم برای فرزندت وقت مفید بگذاری و هنگامیکه او در حال استراحت است یا زمانی که پدر در خانه حضور دارد شما از منزل بیرونروی و به کار شخصی خود بپردازی.
اما اگر نفس حالت تهاجمی به خود گرفت و بهصورت حرص، بخل، حسد، تهمت وحشم درآمد آنجا باید در مقابلش ایستاد. شهید مطهری در این زمینه میفرماید:
«نفس را، آنجا که بهصورت آز و حرص درمیآید و آنجا که آن میلها بهصورت سگهای خفتهای در درون انسان مخفی میشوند و آنجا که نفس انسان حالت آن افعی را پیدا میکند، باید از بین برد و جهاد با نفس کرد.[10]»
انسان مؤمنی که با نفس خود جهاد نموده، باآنکه میتواند معصیت کند خودداری نموده و در عوض خدای متعال را اطاعت میکند از ملائکه افضل است.[11] البته جهاد با نفس بهراحتی صورت نمیگیرد. حتی در تعابیر ائمه معصومین علیهم السلام جهاد با نفس بدون عنایت خداوند متعال محال شمردهشده است. امیر مؤمنان علی علیهالسلام در دعای صباح چه زیبا میفرمایند:
«اگر به هنگام مبارزه با نفس و شيطان از يارى تو محروم بمانم اين محروميت مرا به رنج و حرمان مىسپارد و اميدى به نجات من نيست.[12]»
همیشه و در همه حال باید در کمین نفس بود؛ یکلحظه غفلت نفس، یکعمر پیشمانی را به دنبال دارد. حضرت علی علیهالسلام دراینباره میفرمایند:
«به نفسهاى خود رخصت مدهيد، كه اين رخصتها، شمارا به راههاى ستمپیشگان مىبرند و با نفسهاى خود نرمش به خرج مدهيد، كه اين نرمشها شمارا به معصيت مىكشانند.[13]»
از همین روست که در مناجات امام سجاد علیهالسلام مشاهده میکنیم که چگونه از شرّ نفس خویش به خداوند شکایت میکند:
«خدايا بهسوی تو شكايت آورم از نفسى كه مرا همواره به بدى وادارد و بهسوی گناه شتاب دارد و به نافرمانيهايت حريص است و به موجبات خشمت دستدرازى كند مرا به راههايى كه منجر به هلاكت مىشود مىكشاند و بهصورت پستترين نابود شدگان درم آورد.[14]»
بیان شد که یکی از خصوصیات افراد خویشتندار و دارای هوش هیجانی بالا این است که متذکری از درون دارد، در این حالت شیطان بیرون، نمیتواند بر انسان مسلط شود.
«ابزار نفوذ شیطان در وجود آدمی «هواى نفس» است که اگر این «شيطان درون» با «شيطان برون» هماهنگ نشود و در را به روى او نگشايد وارد شدن او غيرممكن است، همانگونه كه قرآن مىگويد: «تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهى يافت مگر گمراهانى كه از تو پيروى مىكنند.[15]»
در زمان جهاد با نفس باید مراقب بود و کمکم فساد اخلاقی را معالجه کرد. انسان باید هر یک از اخلاق زشت را که در خود میبیند، بهطورجدی برخلاف آن اقدام کند. با انتخاب دوستان مؤمن، توسل و دعا و اراده در این مسیر قدم بردارد تا نفسش پاکیزه شود و عقلش کامل گردد چنانکه امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودهاند:
«با هوا و هوس خود جهاد كن، بر خشمت مسلّط شو و با عادتهاى بد خود مخالفت كن تا نفست پاكيزه شود، عقلت به كمال برسد و از پاداش پروردگارت بهره كامل ببری.[16]»
فردی که خویشتندار است سعی میکند کارهایش بر مبنای اخلاق باشد، برخورد غیراخلاقی نداشته باشد. برای استمرار این حالت باید خودش را تربیت کند. همانطور که مؤلفههای هوش هیجانی اکتسابی است. صفات اخلاقی هم میتواند به مرور زمان در انسان تثبیت شود. البته بهشرط آنکه اول با خودش شرط کند که اینگونه باشد و بعد مراقب خودش باشد تا فریب شیطان درونش را نخورد؛ و در آخر از خودش حساب بکشد که چقدر توانسته به پیمان خودش وفادار باشد. اینها از اصول مسلّم اخلاق و تربیت اسلامی است. تسلط بر نفس شامل مشارطه، مراقبه و محاسبه بوده که در بخش زیر بهطور مفصل بیان خواهد شد.
1. دانیل گلمن، هوش هیجانی، ص89.
2. مَن لَم يَجهَد نَفسَه فِي صِغَره لَم يَنبَل فِي كِبَرِه (عبدالواحد تمیمی آمدی، غررالحکم، ص443).
3. والّذين اِذا فَعَلوا فاحِشَة اَو ظلموا اَنفُسهم ذكروا الله فَاستَغفروا لِذُنوبِهم (آل عمران/135).
4. ِانَّ العَاقَِلَ لا يُکذِبُ وَ اِنْ کَانَ فِيه هََواُه (محمد بن یعقوب کلینی، كافي، ج1، ص17).
5. دانیل گلمن، هوش هیجانی، ص74.
6. المُجَاهِدُ مَن جَاهَدَ نَفسَه (محمد بن یعقوب کلینی، كافي، ج1، ص17).
7 سیدمحمدحسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج4، ص415.
8. محسن قرائتی، تفسیر نور، ج10، ص533.
9..ر.ک. محمدتقي مصباح يزدي، سجادههاي سلوک شرح مناجاتهاي امام سجاد (عليهالسلام)، ج1، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (رحمة الله علیه)، 1390، ص133.
10. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، انسان کامل، ج23، ص234.
11. سیدمحمدحسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج13، ص221.
12. وَإِنْ خَذَلَنِي نَصْرُكَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَالشَّيْطانِ، فَقَدْ وَكَلَنِي خِذْلانُكَ إِلى حَيْثُ النَّصَبِ وَالحِرْمانِ (عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص312).
13. لاَ تُرَخِّصُوا لِاءَنْفُسِكُمْ فَتَذْهَبَ بِكُمُ الرُّخَصُ مَذَاهِبَ الظَّلَمَةِ وَ لاَ تُدَاهِنُوا فَيَهْجُمَ بِكُمُ الْإِدْهَانُ عَلَى الْمَعْصِيَة (نهج البلاغه، خطبه 85، ص260).
14. اِلهى اِلَيْكَ اَشْكُو نَفْساً بِالسُّوَّءِ اَمّارَةً وَاِلىَ الْخَطيئَةِ مُبادِرَةً وَبِمَعاصيكَ مُولَعَةً وَلِسَخَطِكَ مُتَعَرِّضَةً تَسْلُكُ بى مَسالِكَ الْمَهالِكِ وَتَجْعَلُنى عِنْدَكَ اَهْوَنَ هالِكٍ كَثيرَةَ (عباس قمی، مفاتیح الجنان، مناجات شاکین خمسةالعشر).
15. ِانَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ (ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسير نمونه، ج26، ص108: سوره حجر، آیه42).
16. جاهِد شَهوَتَكَ وَغالِب غَضَبَكَ وَخالِف سوءَ عادَتِكَ، تَزكُ نَفسُكَ، وَيَكمُل عَقلُكَ وَتَستَكمِلُ ثَوابَ رَبِّكَ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غررالحكم، ج۳، ص۳۶۵، ح۴۷۶۰).
صفحات: 1· 2
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط روءيا دهقاني فيروزآبادي در 1397/02/24 ساعت 05:24:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |