خویشتن داری

خویشتن‌داری در آموزه های دینی
 خویشتن‌داری، در روان شناسی مورد تاکیداست. شاید بتوان ادعا نمود که اساسی‌ترین مهارت، مقاومت در مقابل تکانه‌ها است. این مقاومت کردن ریشه خویشتن‌داری است. به فرض دو کودک پنج‌ساله را در مقابل یک جعبه شیرینی قرار می‌دهید. به هرکدام می‌گویید شما مختار هستید که از این شیرینی استفاده کنید، اما در صورت برنداشتن شیرینی، جایزه خواهید گرفت.آن کودکی که بتواند مقاومت کند و از آن شیرینی نخورد به‌یقین در دوره نوجوانی بهتر می‌تواند با مشکلات زندگی دست‌وپنجه نرم کند. حتی به استقبال چالش‌های زندگی می‌رود. این کودک در آینده فرد کارآمدی خواهد شد و قدرت ابراز خوبی خواهد داشت؛ اما آن کودکی که مقاومتش ضعیف باشد و بلافاصله از آن شیرینی بخورد. احتمال اینکه در آینده دچار مشکل شود کم نیست، در اینجا باید به والدین توصیه کرد که خواسته‌های فرزندانشان را با یک‌کمی تأمل اجابت کنند و مهارت خویشتن‌داری را از همان ابتدا در شخصیت فرزندان تثبیت نمایند.

عزت و سربلندی در پیشگاه خداوند و مردم؛ محصول مدیریت نفس و کنترل هیجانات مثبت و منفی است. «هر حليم و بردباري غالب و قاهر، ‌عزيز و محترم است و هر غضبناك مضطرب‌الحالي پيوسته مغلوب و در ديده‌ها بي وقع مي‌گردد.[1]»

خداوند متعال از اولین روزهای نزول وحی این آموزه اخلاقی را به بندگان خود هدیه نمود. با نگاه اجمالی به آیات و روایات، به واژه‌هایی برمی‌خوریم که کنترل خواسته‌های نفسانی و مخالفت با هوی نفس، قدر مشترک همه آن‌ها است.

یکی از واژه‌ها صبر است. انسان صبور قدرت تحمل فوق‌العاده‌ای دارد. کم‌ظرفیت نیست، صبر را بر خود تحمیل نمی‌کند، بلکه به استقبال آن می‌رود. مرحوم نراقی در معراج السعاده صبر تحمیلی را مایه سعادت شخص نمی‌داند، بلکه باید این اخلاق فضیله را به‌صورت ملکه در خود تثبیت کرده باشد به‌طوری‌که در رخدادهای مختلف زندگی تغیری در آن حاصل نشود.[2]

انسان‌های کم‌ظرفیت چه نشانه‌های دارند؟ خداوند متعال در آیات 9 تا 11 سوره هود حالات و نشانه‌های انسان‌های کم‌ظرفیت را بیان می‌کند. انسان‌های که زود مأیوس می‌شوند و به هنگام آسایش نمی‌توانند هیجانات خود را کنترل نمایند. این افراد فاقد هوش هیجانی بالایی هستند.

«و اگر از جانب خويش، نعمتى به انسان بچشانيم، سپس آن را از او بگيريم، بسيار نوميد و ناسپاس خواهد بود! و اگر بعد از شدّت و رنجى كه به او رسيده، نعمت‌هایی به او بچشانيم، مى‏گويد: «مشكلات از من برطرف شد و ديگر بازنخواهد گشت!» و غرق شادى و غفلت و فخرفروشى مى‏شود…[3]»
ناسپاسی و ناامیدی به هنگام قطع نعمت، فخرفروشی و غافل شدن بعد از دیدن نعمت، ترسیم حالات روحی مشرکان و گناهکاران در آیه فوق، اختصاص به افرادی دارد که نمی‌توانند هیجانات خود را به‌خوبی مدیریت کنند و از قابلیت هوش هیجانی برخوردار نیستند.

 اما افراد دارای هوش هیجانی بالا و با ایمان ،روحی بزرگ و فکری بلند و سینه‌ای گشاده و ظرفیتی وافر دارند، در مقابل دگرگونی‌های روزگار و سلب نعمت‌ها ناسپاسی نمی‌کنند و به هنگام دیدن نعمت‌ها مغرور و غافل نمی‌شوند.

 با توجه به معنای خویشتن‌داری، ورع، حلم و عفت از واژه‌های است که برخی آن را مترادف با خویشتن‌داری دانسته‌اند: «ورع آن است كه انسان در برخورد با شبهه  توقف كند.[4]» «حلم، فروبردن خشم و تسلط بر خویشتن است.[5]»«آگاه باش به‌درستی که قناعت داشتن و غلبه بر خواسته‌های نفس از مصادیق بزرگ عفت است.[6]»

 

 
 



[1]. ملااحمد نراقی، معراج السعاده، ص242.
[2]. مهدی نراقی، علم اخلاق اسلامى (ترجمه جامع السعادات)، ترجمه جلال الدین مجتبوی، ج‏1، تهران، حکمت، 1377، ص83.
2. وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُسٌ كَفُور وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُور… (هود/9-11).
3. الوَرَع الوُقُوفُ عِندَالشُبهَه (میرزاحسین نوري، مستدرك الوسايل، ج۱۷، ص۳۲۴).
4. الْحِلْمُ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ مِلْکُ النَّفْسِ (حسن ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص227).
[6]. ألا وَإنَّ الْقَنَاعَةَ وَغَلَبَةُ الشَّهْوَةِ مِنْ أكْبَرِ الْعِفَافِ (عبدالواحد آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص735).

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.