خود آگاهی در روانشناسی ومتون دینی
خودآگاهی، اولین مؤلفه هوش هیجانی موردتوجه و تأکید دین اسلام بوده است. در ادیان الهی و تفکرات فلسفی، عرفانی این موضوع مطرح و موردتوجه بوده و بر این نکته یادآور شده که شناخت از خود، در کیفیت رفتار فرد تأثیرگذار است، زیرا فرد از وضعیت خودآگاه میشود به نقاط ضعف و قوت خود دست مییابد و با استفاده از نقاط قوت، ضعف خود را بهبود میبخشد. نقش خودآگاهی بر رفتار انسان از داستانی قدیمی ژاپنی که دانیل گلمن در کتاب هوش هیجانی بیان کرده، روشن میشود:
«روزی سامورایی جنگجویی از راهب بزرگ خواست تا مفهوم بهشت و جهنم را برایش تشریح کند؛ اما راهب با تحقیر به او پاسخ داد: «آدم بیسر و پایی هستی-نمی توانم وقتم را با امثال تو تلف کنم!»
از آنجاکه شرافت سامورایی موردحمله قرارگرفته بود، او خشمگین شد. شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید و فریاد زد: «میتوانم تو را برای این گستاخی بکشم!»
راهب بهآرامی پاسخ داد: «جهنم همین است.»
سامورایی از مشاهدهی حقیقتی که راهب دربارهی خشمی که او را در چنگال خود گرفته بود بیان کرد، تکان خورد و آرام شد، شمشیر خود را در غلافش فروبرد، زانو زد و از راهب برای این راهنمایی تشکر کرد.
راهب گفت: «و این بهشت است.[1]»
این داستان به حقیقتی اشاره میکند که افزایش خودآگاهی و احساسات و هیجانات خود، سبب تغییر رفتار میشود. البته خود بهصورت طبیعی در جهت خیر گام برمیدارد. مهمترین چیز در امر تربیت، خویشتنشناسی است و بهترین راهحل تمرکز بر خود و شناخت حالات درونی خود است. قرآن کریم حالات گوناگون روان انسان را متذکر شده، یکی از این انفعالهای روانی که معمولاً غالب مردم دچار آن هستند، حسد است. داستان برادران یوسف[2]، هابیل و قابیل[3] و داستانهای عبرتآموز دیگر در قران کریم ذکرشده است.
حسادت یکی از حالات درونی است که برای انسان پیش میآید که در تعالیم اسلامی ما از آن بهعنوان یک بیماری، بلکه بدترین بیماریها یادشده و علتهایی برای آن بیانشده است.
شناخت خویش در بهترین حالت به انسان امکان میدهد که فرد آگاهی از احساسات تند یا طوفانی خود داشته باشد تا تسلیم پستیها نشود. از نگاه قرآن خودآگاهی یعنی شناختن علایق خود، کشف نقاط مثبت و منفی است؛ و هدف از آن رسیدن به تکامل انسانی است. مصباح یزدی این شناخت را برای تکامل انسان لازم میداند.[4]
تأکید قرآن بر شناخت خود برای این است که افراد خودآگاه به زندگی خود حساس هستند، احساس تکلیف میکنند، حدود و توانایی خود را بهخوبی میشناسند.
«آیا انسان پندارد که آزاد و رها و بیمسئولیت است؟[5]»
«كه هيچ باربردارى بار سنگين (گناه) ديگرى را برنمىدارد و اينكه براى انسان جز كوشش او نيست.[6]»
«هیچکس جز بهاندازه توانايىاش تكليف نمىشود.[7]»
انسان به برکت تکلیف و حس مسئولیت و سعی میتواند از حالات منفی رهاشده و بهسوی سعادت ابدی حرکت نماید. مسئولیت انسان در برابر خداوند، خود بار سنگینی است که در آغاز خلقت، به آسمان و زمین و کوه عرضه شد و آنان به ضعف و ناتوانی خود اقرار کردند.[8]
خدای سبحان در کلام مجیدش برای نوع بشر و بلکه برای تمامی مخلوقات خود راهی معرفی کرده که از آن راه بهسوی پروردگارشان سیر میکنند.[9] همچنین خطاب خداوند به «انسان» بیانگر این حقیقت است که خداوند نیروهای لازم را برای این حرکت مستمر الهی در وجود این اشرف مخلوقات آفرید.[10] توجه و تفکر در معانی آیات، حقیقت وجودی انسان را روشن میسازد.
آگاهی و شناخت انسان از چگونگی خلقت، جایگاه خویش و مسجود فرشتگان بودن[11] که از یکسو بیانگر استعداد ترقی و رشد[12] در وجود انسان است و از سوی دیگر امکان انحراف و طغیان او را بیان میکند[13]، این امور باعث میشود دست به انتخاب صحیح بزند که این خودشناسی پایه و اساس خدا آگاهی است.
3. همان، ص77.
4. قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِين (یوسف/5).
5. وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَر…(مائده/27).
[4]. ر.ک. محمدتقي مصباح يزدي، خودشناسي براي خودسازي، چ 13، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (رحمة الله)، 1386، ص11.
[5]. أَیَحْسَبُ اْلإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًی (قیامت/36).
[6]. أَلاَّ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَأَن لَّيْسَ لِلاِْنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى (نجم/38-39).
[7]. لاَتُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا (بقره/233).
[8]. اِنّا عَرَضنا الاَمانَةَ علی السَّمواتِ و الارْضِ و الجبالِ فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنها وَ حَمَلَها الاِنسانُ (احزاب /72).
[9]. سیدمحمد حسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج1، ص458.
[10]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج26، ص300.
[11]. وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِين (اعراف/11).
[12]. لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيم (تین/4).
[13]. كَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى (علق/6).
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط روءيا دهقاني فيروزآبادي در 1396/11/28 ساعت 09:36:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |