تاثیرهوش هیجانی در زندگی5(ا دامه بحث)
جمعه 94/10/11
هوش در آموزههای دینی
حال در تعابیر و مضامین اسلامی اصطلاح یا واژهای به نام هوش به مفهومی که دقیقاً در روانشناسی جدید مطرح شده است کمتر به چشم میخورد، اما با توجه عمیق، به آنچه روانشناسان درباره هوش گفتهاند با آنچه در احادیث و روایات اسلامی آمده است تشابه و حتی در مواردی تطابق مشاهده میشود؛ از جمله این مورد تعریف و توضیح عقل است: عقل ستون و پشتوانه انسان است و عقل منشأ زیرکی و فهم و حفظ و علم است.
عمدتاً همانهای که در روانشناسی به مانند فرایندهای هوشی از آنها یاد میشود، در قرآن کریم کلمه بصیرت با مفهوم گسترده آن (خوداگاهی) عیناً به کار رفته است. خداوند در آیه شریفه «بل الانسان علی نفسه بصیرة » به همین خوداگاهی و بینش به خود که لازمه شناخت و معرفت پدیدههای جهان آفرینش است اشاره فرموده و این ویژگی را از مواهب الهی به شمار آورده است. همچنین در روایات هوش را با تعبیر عقل به کار بردهاند که به چند نمونه از این روایات اکتفا میکنیم.
در روایات عقل، ابزارى براى شناخت حقایق تلقى شده است. امام صادق علیهالسلام در عبارتى از یک روایت بسیار جالب و طولانى مىفرمایند:
«… عقل است که خدا انسانها را به آن آراسته و روشنى بخش آنان قرار داده است. پس بندگان به واسطه عقل، آفریدگار خود را شناخته و خوب را از بد تمیز دادهاند؛ و شناختهاند که تاریکى در نادانى و روشنایى در آگاهى است. این چیزى است که عقل، آنان را به آن رهنمون شده است .»
با نیروی فهم و تفکر عقل میتوان بر مشکلات روزگار فائق آمد. هوش و خرد اساس زندگی است. در روایتی از حضرت امام صادق علیهالسلام نقل شده که: «عقل شالودهی حیات انسانی است و خوشذهنی، فهم، توانایی برای حفظ و یادگیری از آن نشأت میگیرد. » و سعادت انسان در گرو استفاده از عقل و هوش است. امام علی علیهالسلام فرمودهاند: «بدبخت کسی است که از منافع و دادههای عقل و تجربه، بهرهبرداری سالم و لازم را نکند. »
پیشوایان دین از دیدگاه دیگری نيز به موضوع هوش نگریستهاند و کارایی آن را فقط به تدبیر و تنظیم امور مادی زندگی، محصور نکردهاند. بر اساس این دیدگاه داشتن جهانبینی صحیح، خداشناسی، خویشتنشناسی، کنترل رفتار، از اثر وجود عقل و هوش است.
شهيد مطهري عقل را همان هوش ميداند. ايشان ميفرمايند:
افرادی در ظاهر در مسایل علمی بسیار پیشرفت کرده اند ولی در مسئله زندگی دچار مشکل هستند وبالعکس افرادی فقط در مسئله زندگی موفق هستند ولی پیشرفتی در مسایل علمی ندارند.لذا بعضی فکر می کنند که در انسان دو قوه است :یکی هوش ودیگری عقل . ولی در اصل ، یک قوه داریم واگر فردی در مصالح زندگی متحیر است به خاطر طغیان دشمن عقل ،فرمان عقل را نمی پذیرد یعنی کاریی عقل او کم شده است.
تاثیرهوش هیجانی در زندگی 4(ادامه بحث)
چهارشنبه 94/10/09
تقویت هوش هیجانی
آیا بهراستی میتوان هوش هیجانی را توسعه داد؟ یا هوش هیجانی قابل رشد است؟ این سؤال برای افرادی است که به تأثیر هوش هیجانی در کسب موفقیت، رضایتمندی از زندگی و خودمدیریتی آگاهی یافتهاند. در پاسخ به این سؤال باید گفت: بله هوش هیجانی قابل رشد و توسعه است. میتوان بهوسیله بهبود مهارتهای هیجانی، آن را تقویت نمود. اجزای هوش هیجانی در سالهای اولیه زندگی شکل میگیرد بهطوریکه بسیاری از محققان باور دارند که طراحی و تکمیل این نقشه از دوران شیرخوارگی شروع میشود و تا پایان عمر ادامه پیدا میکند.
اگرچه شکلگیری این ظرفیتها در خلال سالهای مدرسه نیز ادامه پیدا میکند. دانیل گلمن معتقد است تعلیم اصول هیجانها از زمان شیرخوارگی آغاز میشود.
فرض کنید نوزاد دوماههای نصف شببیدار میشود و شروع به گریه میکند. مادر به هنگام شنیدن گریه کودک، او را در آغوش میگیرد. بامحبت و نوازش او را شیرمی دهد تا کودک به خواب رود. حال اگر مادر به خاطر عصبانیتی که توسط همسرش ایجادشده، این رفتار را از خود نشان ندهد و با چهره عصبانی کودک را بغل کند و با اکراه به او شیر دهد. نتیجه رفتار اول این است که نوزاد اول احساس خوبی نسبت به اطرافیان پیدا میکند. اینکه در رفع نیازهایش میتواند به دیگران اعتماد کند؛ اما نتیجه رفتار دوم این است که کودک متوجه شده که کسی به او اهمیت نمیدهد. نمیتواند روی کمک دیگران حساب کند. استمرار رفتار در شکلگیری احساس کودکان تأثیرگذار است. اریک ادیسون معتقد است: کودکان بهواسطه رفتارهای متفاوت احساس اعتماد بنیادین یا بیاعتمادی را به دست خواهد آورد.
خداوند متعال در سوره بقره به این نکته ظریف اشاره میکند ازآنجاکه تغذيه جسم و جان نوزاد در اين مدت با شير و عواطف مادر پيوند ناگسستنى دارد اين حق به مادر دادهشده، حق حضانت و شير دادن مال همسر است، پس شوهر نمىتواند بهزور ميان مادر و طفل جدايى بيندازد و يا مانع از ابراز احساسات مادرانه نسبت به فرزند شود. براى اينكه اين عمل مصداق روشن حرج بر زن است، كه در آيه شريفه، از آن نهى شده است. به خاطر تأثیر شیر دادن در حالت آرامش، هزینه زندگی مادر در دوران شيردهى باید تأمين شود، هرچند پدر فرزند از دنيا رفته باشد. و جدّ پدری متولی تأمین هزینه زندگی مادر خواهد شد.
هوش هیجانی بهمنزله مهارت است و هرکسی میتواند با یکسری از تمرینات این هوش را در خود تربیت کند. زنان و مردان میتوانند نقاط ضعف هوش هیجانی خود را از طریق آموزش برطرف نمایند. پس برای تقویت هوش هیجانی باید نشانههای آن را بدانیم تا بتوانیم به مرور زمان این علائم را با آموزش در خود پرورش دهیم. نشانه هوش هیجانی بالا در مردان عبارت است : ازنظر اجتماعی متوازن، خوشبرخورد و بشاش هستند و در برابر رفتارهای نگرانکننده ،مقاومت میکنند. خدمت کردن به همنوع خود را دوست دارند و درصدد حل مشکل دیگران برمیآیند. راحت ارتباط برقرار میکنند؛ و زنان دارای هوش هیجانی بالا باجرئت هستند. دربیان احساسات، منطقی برخورد میکنند. در صورت بروز فشارهای عصبی؛ بهراحتی خودشان را تطبیق میدهند. بهندرت احساس گناه و اضطراب میکنند. در خیالات غرق نمیشوند. دکتر پرویز شریفی ده توصیه برای تقویت هوش هیجانی دارند عبارت است:
1- مسئولیت عواطف و همچنین کامیابیها را بپذیرید.
۲- بهجای برچسب زدن به رفتار و انگیزههای دیگران، احساسات خودتان را بازنگری کنید.
۳- مهارتهای مؤثر سازش جویانه را برای حالت خاص روانی توسعه دهید. در هنگام مواجه با هیجان، آرامش خود را حفظ کنید و به هنگام ضعف و کسالت، تلاش کنید.
۴-در زندگی به دنبال کسب پیروزی و شاد زیستن باشید. از شرایط منطقی درس بیاموزید.
۵- با خودتان صادق باشید. احساسات منفیتان را بپذیرید و به دنبال یافتن منشأ و راهحل آن باشید تا بتوانید مشکل را حل کنید.
۶- به احساسات دیگران احترام بگذارید و این را در عمل نشان دهید.
۷- از افرادی که به احساسات شما احترام نمیگذارند دوریکنید.
۸- گوش فعال برای شنیدن حرفهای دیگران داشته باشید.
۹-به ارتباطات غیرکلامی اهمیت دهید. در هنگام برقراری ارتباط با دیگران، به چهرهشان نگاه کنید، به لحن صدایشان توجه کنید، علائم تن گفتاری (حرکات بدن) را به ذهن بسپارید و آنها را مدنظر قرار دهید.
۱۰- بدانید بهبود هوش هیجانی به زمان نیاز دارد. تقویت هوش هیجانی نیاز به صبر و حوصله دارد.
تاثیرهوش هیجانی در زندگی 3(ادامه بحث)
یکشنبه 94/10/06
هوش هیجانی در روانشناسی پدیده جدیدی نیست و صرفاً نوعی نوآوری در اصطلاحسازی است و اولین بار در دین اسلام به شکل عملی و نظری مطرحشده است؛ حتی اگر بپذیریم که موضوعی کاملاً تازه و نوآوری در علم روانشناسی است، از دیدگاه اسلام چیز جدیدی محسوب نمیشود؛ زیرا اسلام در 1400 سال پیش، هم به هوش هیجانی، هم به مؤلفههای آن و هم به کاربردها و فواید آن بهصورت اتم و اکمل اشارهکرده است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
رستگاری و فلاح از آنکسی است که نفس خویش را تربیت و روح خود را تزکیه کند و جنبه معنوی خود را رشد و تعالی بخشد و از آلودگی به خلقوخوی شیطانی و گناه پاک سازد. در عظمت تربیت نفس، همین بس که قرآن کریم در سوره شمس، پس از ذکر یازده سوگند میفرماید: «كه هر كس نفس خود را پاك و تزكيه كرده، رستگار شده؛ و آنکس كه نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد و محروم گشته است! ».
مفاهیم صبر و خویشتنداری نیز یکی از ارکان اصلی هوش هیجانی است که در سوره والعصر به آن اشارهشده است و انسان میتواند با تمرین آن در حوزههای شخصی و اجتماعی به سعادت کامل دست یابد.
انسان به عنوان خلیفة الله می تواند با افکار،گفتار،رفتار واعمال صحیح از توانایی های خود به نحو احسن استفاده کند وبا این کارهدفمند بودن خلقت را در زندگی به اثبات رساند.
همچنین ما انسانها وظیفهداریم ارتباط درست و منطقی با خود داشته باشیم. هیجانهای خود را مدیریت کنیم. در متون دینی و اخلاقی هم برای کسب مقامات عالی، مخالفت با هوی نفس، محاسبه، مراقبه فرد در زندگی روزانهاش مورد تأکید قرارگرفته است. اینکه انسان در هر شبانهروز وقتی را تعیین کند و بهحساب نفس خویش برسد.
حضرت علی علیهالسلام برای کسب درجات عالی توصیه میفرمایند:
«نفس خويش را از بدى و آلودگى شهوات پاكيزه سازيد تا به بالاترين درجات انسانى نائل شويد. »
این سؤال مطرح میگردد: آیا در ادبیات دینی لفظی معادل هوش هیجانی وجود دارد؟ برخی خلق احسن، خلق عظیم، تقوی را معادل هوش هیجانی میدانند. البته ممکن است به این دلیل که این تعابیر برخی از مؤلفههای هوش هیجانی را شامل میشود بتوان آن را با تسامح پذیرفت.
مثلاً قرآن کریم از پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلم به خلق عظیم یاد میکند. بهعبارتیدیگر؛ پیامبر با داشتن خلق عظیم در طول عمر خود توانست با دیگران ارتباط مؤثر داشته باشد و حتی کسانی که او را اذیت و آزار میدادند و در یک معنا آیینی غیر از مسلمانی داشتند با رفتار خوب خود، آنها را به دین اسلام دعوت کند. درواقع نتیجه مؤلفههای هوش هیجانی همیشه مورد تأکید و توجه دین اسلام بوده است.