تاثیرهوش هیجانی در زندگی13(ادامه بحث)
انسان دارای صفاتی است که این صفات در رفتار او بسیار تأثیرگذار است، به این دلیل و با توجه به گستردگی مصادیق نقاط قوت و منفی و تأثیرگذاری این صفات در قابلیتهای دیگر هوش هیجانی، بهطور جداگانه تقسیمبندی نقاط مثبت و منفی را در بحث خودکاوی آوردیم.
شناخت نقاط قوت انسان (شایستگیها)
شناخت نقاط قوت و دامنههای پیشرفت در زندگی شخصی و اجتماعی از نتایج استفاده از مؤلفههای هوش هیجانی است. انسان خودآگاه تلاش میکند تا استعدادها، نقاط قوت خود را در زندگی فعلیت بخشد. تواناییهایی که خداوند به انسان داده است مانند قدرت اراده و اختیار و یا بیان مقاصد و آرای خویش به بهترین شکل، استعداد تعلم، پذیرش تکلیف، تسخیر موجودات، به او امکان داده تا بهسوی کمال اوج گیرد.
خداوند نیروها و غرایز و صفاتی در انسان به ودیعه گذاشته که بالقوه وسیله تکامل و ترقی و سعادت او محسوب میشود، اما اگر همین صفات در مسیر انحرافی قرار گیرند و از آنها سوءاستفاده شود مایهٔ شر و فساد و بدبختی خواهند بود.
انسان از جامعیت وجودی برخوردار است و بهصورت موجودی که از خیر و شر ترکیب یافته است، تجلی میکند؛ بنابراین اگر عقل و فطرت بر او حاکم شود نقاط مثبت و اوصاف پسندیده در او بروز میکند، ولی اگر غضب و شهوت بر او حکومت کند صفات ناپسند در او ظهور میکند و در این صورت «كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» خواهد شد. افراد با هوش هیجانی بالا میتوانند تعارضات درونی خود را شناسایی کرده و حتی از ضعفها ،بهترین بهرهگیری را نمایند؛ و مانع از بروز و غلبه ضعف در خودشان شوند.
خداوند به فطرت انسان قدرت تشخیص خوبی و نیکویی و بدی و زشتی را بخشیده است. اگر انسان مسیر خوبی را انتخاب نمود و به آن عمل کرد رستگار و سعادتمند خواهد شد، اما اگر راه درست را انتخاب نکرد بدکار و بدبخت خواهد گردید.
در بین مخلوقات، انسان موجودی است که در قرآن کریم با ویژگیها و امتیازات خاص ترسیم و تصویر شده است، در قرآن علیرغم اینکه انسان موردستایش قرارگرفته در بسیاری از موارد نیز با اوصافی ناپسند سرزنش شده است. عالیترین مدحها و بزرگترین مذمتهای قرآن درباره انسان است که او را از آسمان و زمین و از فرشته، برتر و در همان حال از حیوانات پستتر شمرده است. ازنظر قرآن انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد و همچنین میتواند به «اسفل سافلین» (پایینترین درجات) سقوط کند. این خود انسان است که باید درباره خود تصمیم بگیرد و سرنوشت نهایی خویش را تعیین نماید. شهید مطهری در مورد مدح و ذم انسان معتقد است: مدح و ذم انسان ازنظر قرآن به خاطر داشتن کمالات بالقوه است که انسان بهمنزله یک معمار، قادر است این کمالات را به فعلیت برساند. همه چیز برای انسان -خلیفة خدا -آفریدهشده است.
انسان با آن ظرفیتهایی که خداوند در نهاد او به ودیعه گذاشته میتواند با بهکارگیری آنها، مسیر سعادت را انتخاب نماید. آیتالله جوادی آملی رستگاری انسان را منوط به استفاده از سرمایههای خدادادی میداند:
انسان با سرمایه فطرت الهی و شعور باطنی، بد را از خوب وزشتی را از زیبایی تشخیص میدهد. این انسان با تحصیل علم میتواند سرمایههای درونی خود را شکوفا کند تا در پرتو شکوفایی به سعادت برسد.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط روءيا دهقاني فيروزآبادي در 1394/12/19 ساعت 09:51:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |