تاثیرهوش هیجانی در زندگی9
جمعه 94/11/16
محورهای خودآگاهی
از منظر دانیل گلمن خودآگاهی به معنای خودآگاهی هیجانی، خودکاوی و اعتمادبهنفس یا خودباوری وپرورش استعدادها است . با توجه به نگرش مکتب الهی، مورد دیگری اضافه میشود که در مکتب مادیون مدنظر نیست و آن ارتباط مخلوق با خالق و خود وجهان از نگاه الهی بررسی میشود که تأثیرگذارتر بر رفتار انسان خواهد بود.
خداشناسی، شناخت استعدادها، شکوفا کردن آنها درگرو خودشناسی است، اما چگونه میتوان خویشتن خویش را شناخت. راههایی برای نیل به این امر مهم وجود دارد که در این بخش بهعنوان محور خودشناسی بیان میشود این راهها عبارتاند از: خودآگاهی هیجانی، خودکاوی (نقاط قوت و ضعف)، خودباوری،ارتباط انسان با خود ،خالق وجهان
تاثیرهوش هیجانی در زندگی 8
چهارشنبه 94/11/07
خودآگاهی در قرآن
خودآگاهی، اولین مؤلفه هوش هیجانی موردتوجه و تأکید دین اسلام بوده است. در ادیان الهی و تفکرات فلسفی، عرفانی این موضوع مطرح و موردتوجه بوده و بر این نکته یادآور شده که شناخت از خود، در کیفیت رفتار فرد تأثیرگذار است، زیرا فرد از وضعیت خودآگاه میشود به نقاط ضعف و قوت خود دست مییابد و با استفاده از نقاط قوت، ضعف خود را بهبود میبخشد. نقش خودآگاهی بر رفتار انسان از داستانی قدیمی ژاپنی که دانیل گلمن در کتاب هوش هیجانی بیان کرده، روشن میشود:
«روزی سامورایی جنگجویی از راهب بزرگ خواست تا مفهوم بهشت و جهنم را برایش تشریح کند؛ اما راهب با تحقیر به او پاسخ داد: «آدم بیسر و پایی هستی-نمی توانم وقتم را با امثال تو تلف کنم!»
ازآنجاکه شرافت سامورایی موردحمله قرارگرفته بود، او خشمگین شد. شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید و فریاد زد: «میتوانم تو را برای این گستاخی بکشم!»
راهب بهآرامی پاسخ داد: «جهنم همین است.»
سامورایی از مشاهدهی حقیقتی که راهب دربارهی خشمی که او را در چنگال خود گرفته بود بیان کرد، تکان خورد و آرام شد، شمشیر خود را در غلافش فروبرد، زانو زد و از راهب برای این راهنمایی تشکر کرد.
راهب گفت: «و این بهشت است. »
این داستان به حقیقتی اشاره میکند که افزایش خودآگاهی و احساسات و هیجانات خود، سبب تغییر رفتار میشود. البته خود بهصورت طبیعی در جهت خیر گام برمیدارد. مهمترین چیز در امر تربیت، خویشتنشناسی است و بهترین راهحل تمرکز بر خود و شناخت حالات درونی خود است. قرآن کریم حالات گوناگون روان انسان را متذکر شده، یکی از این انفعالهای روانی که معمولاً غالب مردم دچار آن هستند، حسد است. داستان برادران یوسف ، هابیل و قابیل و داستانهای عبرتآموز دیگر در قران کریم ذکرشده است.
حسادت یکی از حالات درونی است که برای انسان پیش میآید که در تعالیم اسلامی ما از آن بهعنوان یک بیماری، بلکه بدترین بیماریها یادشده و علتهایی برای آن بیانشده است.
شناخت خویش در بهترین حالت به انسان امکان میدهد که فرد آگاهی از احساسات تند یا طوفانی خود داشته باشد تا تسلیم پستیها نشود. از نگاه قرآن خودآگاهی یعنی شناختن علایق خود، کشف نقاط مثبت و منفی است؛ و هدف از آن رسیدن به تکامل انسانی است. مصباح یزدی این شناخت را برای تکامل انسان لازم میداند.
تأکید قرآن بر شناخت خود برای این است که افراد خودآگاه به زندگی خود حساس هستند، احساس تکلیف میکنند، حدود و توانایی خود را بهخوبی میشناسند.
«آیا انسان پندارد که آزاد و رها و بیمسئولیت است؟ »
«كه هيچ باربردارى بار سنگين (گناه) ديگرى را برنمىدارد و اينكه براى انسان جز كوشش او نيست. »
«هیچکس جز بهاندازه توانايىاش تكليف نمىشود. »
انسان به برکت تکلیف و حس مسئولیت و سعی میتواند از حالات منفی رهاشده و بهسوی سعادت ابدی حرکت نماید. مسئولیت انسان در برابر خداوند، خود بار سنگینی است که در آغاز خلقت، به آسمان و زمین و کوه عرضه شد و آنان به ضعف و ناتوانی خود اقرار کردند.
خدای سبحان در کلام مجیدش برای نوع بشر و بلکه برای تمامی مخلوقات خود راهی معرفی کرده که از آن راه بهسوی پروردگارشان سیر میکنند. همچنین خطاب خداوند به «انسان» بیانگر این حقیقت است که خداوند نیروهای لازم را برای این حرکت مستمر الهی در وجود این اشرف مخلوقات آفرید. توجه و تفکر در معانی آیات، حقیقت وجودی انسان را روشن میسازد.
آگاهی و شناخت انسان از چگونگی خلقت، جایگاه خویش و مسجود فرشتگان بودن که از یکسو بیانگر استعداد ترقی و رشد در وجود انسان است و از سوی دیگر امکان انحراف و طغیان او را بیان میکند ، این امور باعث میشود دست به انتخاب صحیح بزند که این خودشناسی پایه و اساس خدا آگاهی است.
خودآگاهی یا شناخت خود مهمترین عامل خوشبختی و سعادت انسان در دنیا و آخرت است. بزرگان علم اخلاق با توجه به روایات و آموزههای دینی، از خودشناسی بهعنوان مفیدترین علوم یادکرده و آن را نخستین مرحله در سیر و سلوک اخلاقی برشمردهاند. شهید هم مطهری به این مطلب اشاره میکنند:
«آن «خود» همان چیزی است که «روح الهى» نامیده میشود و با شناختن آن «خود» است كه [انسان] احساس شرافت و كرامت و تعالى مىكند و خويشتن را از تن دادن به پستیها برتر مىشمارد، به قداست خويش پى مىبرد، مقدسات اخلاقى و اجتماعى برايش معنى و ارزش پيدا مىكند. »
تاثیرهوش هیجانی در زندگی 7
جمعه 94/11/02
خودآگاهی
ازجمله اساسیترین مسائلی که مکاتب گوناگون به آن توجه داشتهاند خودشناسی و خودآگاهی بوده است. توجه به خودشناسی، سابقهای طولانی دارد. تا آنجا که بر سر در معبد «آپولو» بانیان معبد برای تشویق دیگران برای آگاهی از رموز خلقت و اسرار پیچیده انسان نوشته بودند: «خود را بشناس. » این جمله معروف مبنای فلسفه سقراط بود. او اعتقاد داشت که شناخت خود بالاتر از شناخت اسرار طبیعت است. اینکه بدانیم کیستیم، برای چه آفریدهشدهایم و چه چیزی سعادت ما را تضمین میکند.
شهید مطهری هم مطلبی از گاندی نقل میکند که شناخت نفس برای او مهم بوده است. گاندی به سه اصل اعتقاد داشت: اولین شناخت نفس است که او را به دومین اصل که شناخت خداوند است میرساند واصل سوم، تسلط بر خویشتن است.
انسان اگر خود را بشناسد، به حقایق طبیعت و اسرار خلقت آگاهی خواهد یافت و این شناخت او را به خداشناسی سوق خواهد داد.
«ما آیات آفاقى و انفسى (عجایب آفرینش خداوند در جهان بزرگ و در درون وجود انسان) را به آنها نشان مىدهیم تا آشکار گردد که او حق است. »
خداوند متعال در جای دیگر میفرماید:
«در درون وجود شما آیات خداست، آیا نمىبینید؟ »
«اين به جهت هماهنگى و ارتباطى است كه بين جهانشناسى و انسانشناسى است. »
به همین دلیل، خداوند از طریق پیامبران از همهٔ مردم خواسته است که در خصوص چگونگی خلقت خود و چگونگی آفرینش این دنیا اندیشه کنند:
«و نیز درآمد و شد شب و روز و رزق (و بارانی) که خداوند از آسمان نازل کرده و بهوسیله آن زمین را بعد از مردنش حیات بخشیده و همچنین در وزش بادها، نشانههای روشنی است برای گروهی که اهل تفکّرند، یا در آفرینش خلقت انسان تعقل نمایند. »
انبیاء در برنامه رسالت خود انسانها را از استعداد درونی، قوه ابتکار، خلاقیت، برخورداری از حق انتخاب آگاه ساختند هدف بیانتها تکامل را به او یادآور شدند.
امّا علت غایی و انتهای کمال، رسیدن به مبدأ نور هستی است؛ یعنی منتهیالیه سیر مخلوقات، اوست ، انتهای سیر انسان بهسوی پروردگار است ، بازگشت همگان بهسوی خداست ، همه این آیات، غایت سیر را مشخص کرده است. حضرت علی علیهالسلام در حدیث ذیل نهایت آرزوی انسان را بازگشت بهسوی خداوند میداند:
«… خدايى كه آفرينش شمارا آغاز كرد و بهسوی او بازمیگردید. خدايى كه خواستههاى شمارا برآورد و بازگشت بهسوی او نهايت آرزوى شماست. »
تاثیرهوش هیجانی در زندگی 6
دوشنبه 94/10/14
هیجان در آموزههای دینی
مجموعهای از ساختارهای شناختی، عاطفی و الگوهای رفتاری است که با مصداقهایی چون شادی، غم، خشم، اضطراب، استرس و… نمود پیدا میکند. شادماني يكي از هيجانهاي مثبت در آدمي است كه بر انديشه، احساس و رفتار وي اثر ميگذارد.« مؤمنان ( بخاطر پیروزی دیگری ) خوشحال خواهند شد به یاری خداوند. »
یا قرآن کریم از قول یعقوب که در فراق فرزند صالحش یوسف گرفتار شده بود میفرماید: «چشمان یعقوب از شدت حزن (و گریه بر یوسف) سفید شد. » ودر مورد حضرت مریم می فرماید: «ناگهان از طرف پايين پايش او را صدا زد که: (غمگين مباش! پروردگارت زير پاي تو چشمه آبي (گوارا) قرار داده است! »که به هیجان غم میپردازد.
3-3-انواع هیجان
هر فردی در زندگی با انواع هیجانات مواجه خواهد شد. به طوری که آشنایی با هیجانات به دوران کودکی برمیگردد. واتسون،رفتارگرای معروف، معتقد بود که در کودکان فقط سه هیجان اساسی ترس، خشم و عشق وجود دارد.
از این هیجانات برخی از آنها لذتبخش، خوشایند و تقویت کننده هستند، ولی برخی دیگر بیشتر جنبه منفی و آزاردهنده دارند.
هیجان های ناهماهنگ یا منفی که مانع از دسترسی به اهداف می شوند با هیجان های هماهنگ یا مثبت که دستیابی به اهداف را برای انسان تسهیل می کنند با هم فرق دارند.اغلب هیجان ها از این نظر بررسی می شوند که چگونه می توانند به انسان کمک کنند تا خودشان را برهیجان تطبیق دهند.البته هیجان ها همه اصلی نیستند ، از هیجان ها ،برخی اصلی وبرخی دیگر فرعی هستند . از میان روانشناسان فردی همچون دانیل گلمن هیجانها را به هیجان اصلی و فرعی تقسیم میکنند. هیجانهای اصلی و فرعی به طور فهرستوار اشاره میشود:
«خشم: تهاجم، هتک حرمت، تنفر، غضب، اوقات تلخی، غیظ، آزردگی، پرخاش، خصومت، اذیت، تندمزاجی، دشمنی.
اندوه: غصه، تأثر، دلتنگی، عبوسی، مالیخویا، دلسوزی به حال خود، احساس تنهایی، دلشکستگی، ناامیدی.
ترس: اضطراب، ناآرامی، دلواپسی، بهت، نگرانی، توهم، ملاحظهکار ی، تردید، زودرنجی، ترسیدن، ناگهانی، وحشت.
شادمانی: شادی، لذت، آسودگی، خرسندی، سعادت، شوق، تفریح، احساس، غرور، لذت ¬جسمانی، به هیجان آمدن، وجد، خشنودی، رضایت، شنگولی، بوالهوسی، ازخود بیخود شدن.
عشق: پذیرش، رفاقت، اعتماد، مهربانی، صمیمیت، همریشگی، پرستش، شیفتگی، مبهوت شدن.
شگفتی: جاخوردن، حیرت، بهت، تعجب.
نفرت: تحقیر، اهانت، خوار شمردن، اکراه، بیزاری، بیرغبتی.
شرم:احساس گناه،دستپاچگی،حسرت،احساس پشیمانی، احساس پستی، افسوس،دلشکستگی،توبه. »