سخنرانی اقای مکارم در مورد پژوهش
ضرورت نگارش و پژوهش
اين مقدمهي كوتاه به هدف من كمك ميكند، چون شيوهي تربيت وقتي اجرا ميشود كه انسان، اهميت قلم را بداند و انگيزهها را ايجاد كند. ما مسلمانها هنوز به اهميت قلم آن چنان كه بايد و شايد، پي نبردهايم و برخورد جدي با مسألهي قلم نكردهايم. ما دانشمندان بزرگي داشتهايم كه بعضي از آنان مطلقاً اهل قلم نبودهاند، 70 سال زحمت كشيده و تمام علوم و تجربيات خودشان را با خودشان به خاك بردهاند. اين چه ضايعهي بزرگي است! تنها دانشمنداني در تاريخ علم ما جاودانه ماندهاند كه دست به قلم بردهاند. من بارها تجربه كردهام كه انسان براي مسألهاي يك هفته كار ميكند، اگر مطالب را بنويسد زحمات يك هفته را يك ساعت مينويسد، بار دوم كه سراغ اين مسأله ميآيد بايد يك ساعت كار كند، نه يك هفته. چقدر قلم به عمر انسان بركت ميدهد! مسألهاي كه يك هفته برايش تلاش كردهام، چون نوشته نشده بعد از دو سال فراموش شده، اما اگر آن را يك ساعته مينوشتم، دو سال بعد هم براي من قابل مطالعه است، يعني يك هفته مطالعهي مرا به يك ساعت مطالعه تبديل ميكند.
اگر اميرمؤمنان علي(ع) دربارهي علما ميفرمايد: «و العلماء باقون مابقي الدهر» به عقيدهي من علماي صاحب قلم را ميگويد، اينها هستند كه براي هميشه جاودانه ميگردند و «اعيانهم مفقودة و امثالهم في القلوب موجوده» افكار، آثار و كتابهاي آنهاست كه در دلها ميماند. ما عالم و دانشمند بسياري در طول حيات اسلام داشتهايم، عدهاي از آنها به كلي فراموش شدهاند كه حتي دانشمنداني كه تاريخ زندگي علما را نوشتهاند، گاهي نتوانستهاند حالات آنها را ضبط كنند چرا؟ چون آنان نتوانستند، اثري از خودشان به يادگار بگذارند، اينها فراموش شدگانند. اينها خسارتهايي است كه نصيب جامعهي بشري و حوزههاي علميه ميشود.
طلبه بايد از وقتي كه «بدان ايّدك الله» را ميخواند، به نوشتن بپردازد، نه اينكه به مقامات عالي علمي برسد و هنوز دست به قلم نبرده باشد. چرا اين چنين باشيم؟ چرا جوّ حوزههاي علميه چنين است؟ چرا اين عيب و نقص محسوب عدم توجه به نويسندگي و نگارش در حوزهها عيب و نقص بود، همه در رفع آن ميكوشيدند معلوم ميشود هنوز به عنوان يك عيب تلقي نشده است. البته شرايط نسبت به گذشته خيلي فرق كرده، ولي باز هم تا رسيدن به مقصود فاصله زيادي مانده است.
چه بايد كرد؟
براي تربيت طلاب و نويسندگان در حوزههاي علميه بايد چه كرد؟ اينگونه مسائل يك بعد فرهنگي دارد و يك بُعد علمي و عملي. از ناحيهي بعد فرهنگي بايد تمام طلاب باور كنند كه فقدان نگارش و نويسندگي عيب و نقص و ضايعه و فاجعه است. تا از نظر فرهنگي به اين نكته باور نشود، حركتي شروع نخواهد شد. اكنون در حوزههاي علميه، مسألهي بيان چنان رايج شده كه اگر طلبه نتواند منبر برود، براي او عيب است. جلسات تمرين بيان، منبر و سخن گفتن در حوزههاي علميه از قديم تاكنون بوده كه بايد چند برابر آنچه به خاطر نداشتن بيان احساس نقص ميشود، به خاطر نداشتن قلم احساس نقص شود.
بايد اين مسأله را هم از مغز عدهاي پاك كرد كه نويسندگي مثل شعر است. كساني كه ميگويند همانطور كه همه ذوق شعر ندارند، همه هم ذوق نويسندگي ندارند بنابراين حق دارند عدهاي به دنبال نويسندگي نروند، اشتباه است زيرا قلم با بيان يكي است منتها يك نفر سخنراني او خيلي عالي و جالب است اما ديگري متوسط. ولي همه بايد بتوانند سخن بگويند. سخن گفتن و نويسندگي جزء ضروريات زندگي است. نويسندگي بر همه فرض است، منتها ذوقها و استعدادها در همهي مسائل مختلف است در اين مسأله هم مختلف است ولي هر كسي به اندازهي توانايي بايد در اين زمينه پرورش پيدا كند.
تابستان گذشته كه با برادران شوراي مديريت به گفتگو نشستيم، يكي از آن شش رشتهاي كه براي مسائل تخصصي بحث شد، موضوع تبليغ در دو شاخهي نويسندگي و سخنراني است كه انشاءالله در آينده يك عده متخصصيني در رشتهي تبليغ به وسيلهي نويسندگي هم پرورش پيدا كنند.
در اينجا از امام راحلمان(ره) يادي كنيم. امام هم بيانش خيلي قوي بود و هم قلمش، مخصوصاً در اين وصيت سياسي- الهي، تمام فنون نويسندگي را به كار ميگيرد. به عقيدهي من يكي از عوامل پيروزي سريع انقلاب، بيان خوب امام و نويسندگي قوي او بود. راه امام و خط امام اين است، يعني بياني عالي و نويسندگي قوي. بايد در بُعد فرهنگي در حوزهها ضرورت اين نكته احساس شود كه قلم بيش از بيان، عامل پيروزي اسلام است. دشمن نيز همين كار را ميكند. كتاب آيات شيطاني «سلمان رشدي» از نظر نويسندگي، قوي و نيرومند است، منتها قدرتش در مسير شيطاني به كار رفته است. ببينيد چه سر و صدايي ايجاد كرد و در مقابل هم آن چند جمله كوبندهي فتواي امام(ره) چه اثري گذاشت!
سخنرانی آقای مکارم شیرازی در مورد پژوهش
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط روءيا دهقاني فيروزآبادي در 1395/05/13 ساعت 04:26:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |