تاثیرهوش هیجانی در زندگی(ادامه بحث)
اهمیت هوش هیجانی
زندگيِ انسانها بدون احساسات همانند مزرعه بایری است که امیدی به رشد محصول در آن نیست. زمانی میتوان ادعا نمود احساس فرد مطلوب است که با موقعیت ایجاد شده تناسب داشته باشد، اما اگر احساس حالت تفریط یا افراط به خود بگیرد دیگر مطلوب شخص سالم نخواهد بود به طور مثال اگر احساس حالت خمودگی به خود بگیرد ماحصل آن کسالت و هرگاه از حالت کنترل فرد خارج شود مریضی نتیجه آن خواهد بود.
حال آیا میتوان از راه آموزش این احساس را ارتقاء بخشید؟ در پاسخ باید اشاره کرد که برای استفاده درست از احساسات باید هوش هیجانی افراد را از طریق آموزش مهارتها تقویت نمود تا شخص بتواند در بحرانهای زندگی تصمیم درست بگیرد. با مسائل منطقی برخورد کند و تسلیم سختیهای زندگی نشود. مثلاً اگر فرد مصیبت زدهای طوری دچار غم و ناراحتی شود که نتواند هیجان منفی خود را کنترل کند یا شخصی که از فرط خوشحالی زیاد قادر به تشخیص راه منطقی نباشد مدیریت هیجانات او ضعیف است،پس میتوان با تقویت هوش هیجانی در زندگی راه منطقی و معقول برای انواع احساسات یافت. امروزه مقالهها، کتابهای متعددی تدوین میشود که همگی درصدد ارائه راهکار برای مقابله با مشکلات فردی و اجتماعی است که از مؤلفههای هوش هیجانی به شمار میرود.
پژوهشها نشان دادهاند که آموزش مهارتهای هیجانی و اجتماعی، نقش مهمی در بهبود کیفیت روابط بین فردی و اجتماعی ایفاء میکند. بهویژه این اثر در زمینه اجرای برنامههای پیشگیرانه مربوط به ناسازگاری و تعارضهای زناشویی و نیز مواجهه با بحران طلاق به شکلی چشمگیرتر دیده میشود.
شواهد بسياري ثابت ميكنند افرادي كه مهارت هيجاني دارند در هر حيطهاي از زندگي ممتاز از دیگران هستند؛ خواه در روابط خانوادگی، خواه در فهم قواعدی كه در خطمشی سازماني به پيشرفت ميانجامد، افرادی که مهارتهای عاطفیشان بهخوبی رشد کرده، در زندگی خویش دارای کارآمد و خرسندند؛ و بالعکس افرادی که نمیتوانند بر زندگی عاطفی خود تسلط داشته باشند، درگیر کشمکشهای درونیای هستند که از توانایی آنان برای انجام کار مفید و تفکر روشن میکاهد.
اگر انسان از هوش هيجاني بالايي برخوردار باشد،بهتر می تواند خود را با چالشهاي زندگي فردي و اجتماعي خود، تطبیق دهد و هيجانهاي خود را به شکلی مؤثر مديريت كند و درنتیجه، زمينه افزايش سلامت جسم و روان خود را فراهم آورد. امروزه تأثير شگفتانگيز هوش هيجاني، بر حوزههايي، مثل سلامت جسماني و رواني افراد، كمال شخصيت آنها، سلامت و استحكام روابط درون فردی و برون فردی، تقويت يادگيري و تسهيل آموزش، توفيق و پيشرفت در شغل و مديريت محیط سازماني، اداره بهتر خانواده و تربيت مؤثر فرزند، قابلتردید نيست.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط روءيا دهقاني فيروزآبادي در 1394/08/13 ساعت 10:16:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |